بازاریابی محتوا چیست؟
تولید محتوا، نوشتن محتوا، استراتژی محتوا، و حتی آینده بازاریابی محتوا چطور خواهد بود؟ همهجا حرف از محتواست. به سادهترین شکل ممکن، میتوان گفت، بازاریابی محتوا، شیوه استراتژیک خلق و توزیع محتوایی است که مخاطبان هدف شما را به مشارکت وا میدارد و آنها را نسبت به انجام یک اقدام ترغیب مینماید.
محتوا بهخودیخود میتواند انواع متفاوتی داشته باشد و شامل نوشتههای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، گزارشات دقیق، وبینارها، ویدئوها، پادکستها و صفحات فرود پساکلیک شود، اما به این موارد محدود نیست.
این انواع داراییها میتوانند به شما کمک کنند تا ارزش برند خود را بسازید و حس وفاداری را در بین مخاطبان خود، خلق نمایید تا در نهایت از آنها بخواهید عملی که بیشتر خواهانش هستند را انجام دهند.
وبلاگنویسی، بنیان بازاریابی محتوایی
همه ما وبلاگها را از سالهای سال قبل با ورود سیستمهای بلاگینگ ایرانی به یاد داریم. وبلاگهای شخصی افراد خیلی پیشتر از بازاریابی محتوایی وجود داشتند. امروزه اما این وبلاگنویسی از حد دلنوشتهها و خاطرات یک شخص فراتر رفته است و اکثریت کسبوکارها به آن روی آوردهاند.
هنگامی که محتوایی آموزنده و مفید را از طریق وبلاگ کسبوکار خود به اشتراک میگذاریم، خواهناخواه در چشم مشتریان در قالب یک کارشناس جلوه خواهیم کرد و این امر نه تنها بازدیدکنندگان را به وبلاگ شما باز خواهد گرداند، بلکه میتواند این خوانندگان مشتاق را به خریدارانی بالقوه نیز تبدیل کند.
فلسفه بازاریابی محتوایی چیست؟
پس از اینکه پاسخ پرسش « بازاریابی محتوایی چیست ؟» را دریافتید، باید بپرسید چرا باید از این نوع بازاریابی بهره گرفت ؟
بازدهی سرمایه برای بازاریابی محتوایی میتواند بسیار شگفتانگیز باشد. این بازگشت سرمایه شما را قادر میسازد تا محتوایی تکمیلی برای بازاریابی در شبکههای اجتماعی فراهم کنید و با تولید محتوای مطلوب روی وبسایت، به رتبهی خوبی در موتورهای جستوجو دست یابید و سئوی خود را تقویت کنید.
بیشتر بخوانید: بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) چیست ؛ تکنیک ها و ترفندها
در واقع، بسیاری از شرکتها باید حجم عظیمی از تلاشهای سئوی خود را بر بازاریابی محتوایی متمرکز کنند.
مزایای بازاریابی محتوایی برای سئو چیست؟
شما برای بهبود سئو، کارهای زیادی میتوانید انجام دهید، اما برای افزایش قدرت سئوی وبسایت شما، هیچچیز بهتر از بازاریابی محتوایی نیست و کاملا هم درست است. محتوا، به بیان ساده، یعنی اطلاعات.
هدف گوگل این است که متناسبترین و با کیفیتترین اطلاعات را با جستوجوهای کاربران تطبیق دهد. اما اگر محتوایی با چنین ویژگیهایی تولید و توزیع نکنید، شانسی برای رتبهیابی نخواهید داشت و از چشم کاربران دور خواهید ماند.
نیل پاتل (Neil Patel)، که پیشتر در مطلب دیجیتال مارکتینگ چیست از او شنیده بودیم، ارتباط میان بازاریابی محتوایی و سئو را چنین توضیح میدهد:
«سئو نیازمند محتواست. بازاریابی محتوایی هم یعنی محتوا. سئو بدون محتوا معنی ندارد. شما نیازمند واژگان، نوشتارها، مطالب و کلیدواژهها هستید. میدانم که خیلی کلیشهای شده است، اما باید بگویم: محتوا، سلطان است(Content Is King).»
سادهترین تعریف بازاریابی محتوا چیست؟
پیش از هر چیز اجازه بدهید بر این نکته تأکید کنیم که واژهی بازاریابی (Marketing) در اصطلاح بازاریابی محتوا (Content) کمی محدودتر از چیزی است که به عنوان بازاریابی در فضای مدیریت میشناسیم و به کار میبریم (تعریف بازاریابی چیست؟)
مارکتینگ در اینجا بیشتر به مفهوم فروش نزدیک است.
علت این مسئله را هم باید در نخستین کسانی جست که این اصطلاح و تعبیرهای همخانوادهی آن را بهکار بردهاند.
ست گادین و جو پولیتزی (Joe Pullizzi) که در گروه نخستین استفادهکنندگان از واژههای بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا هستند، هر دو اصراری به تفکیک واژههای بازاریابی و فروش ندارند. چنانکه کتاب All Marketers Are Liars نوشتهی ست گادین هم، بیشتر به فعالیت فروشندگان نزدیک است تا بازاریابان.
با وجودی که در تعریف بازاریابی محتوا هم، اتفاقنظر چندانی وجود ندارد، اما در اینجا یک تعریف را به عنوان نقطهی شروع، بررسی میکنیم. طبیعی است وقتی شما به یک متخصص بازاریابی محتوا و استراتژیست استفاده از محتوا تبدیل شوید، ممکن است مناسب بدانید تعریف و دیدگاه خودتان را ارائه کنید.
بازاریابی محتوایی خدمات مشتری را بهبود میبخشد.
اگر بر این باورید که تولید محتوا صرفا راهی برای جذب مشتریان آینده است، کاملا در اشتباه هستید. یک استراتژی بازاریابی محتوایی خوب شامل منابعی برای مشتریان موجود نیز میشود؛ از جمله:
مطالب آموزشی: این مطالب با نمایش محصولات و خدمات شما، به خوانندگان کمک میکنند تا بیشترین اطلاعات را در مورد آنها کسب کنند.
پرسشهای متداول: پرسشهای متداول، موضوعات محتوایی خوبی هستند؛ چرا که میتوانید زمان مناسبی را برای پاسخگویی دقیق به پرسشهای متداول صرف کنید و وقتی مشتری از شما پرسشی در این باره میپرسد، آن محتوا را برای او ارسال کنید. افزون بر این پرسشهای متداول، ترافیک ارگانیک بالایی نیز برای سایت شما به ارمغان میآورند.
بهروزرسانیهای انجمن: بهاشتراکگذاری مطالب آموزشی یا صرفا اطلاعرسانی به مشتریان/مصرفکنندگان، حسی از یک انجمن و اجتماع را القا میکند و همزمان، برند شما را نیز به شیوهای اصیل تبلیغ مینماید.
در روابط عمومی، نقش بازاریابی محتوایی چیست؟
اینترنت موانعی را که در گذشته مانع از رسیدن صدای کسبوکارها به مشتریانِ هدف میشد، از میان برده است. در گذشته، تبلیغ کردن در تلویزیون دشوار یا بسیار گرانقیمت بود؛ اما اکنون میتوانید یک ویدئو را به راحتی روی یوتوب یا فیسبوک بارگذاری کنید و پیام خود را به رایگان به میلیونها نفر در کرهی زمین برسانید. همین موضوع در مورد اخبار و آگهیها نیز صادق است. امروزه برای برقراری ارتباط با مشتریان و هواداران خود به مدیر روابط عمومی نیازی ندارید.
پستهای وبلاگی جای روزنامهها را گرفتهاند. فیسبوکلایو جایگزین کنفرانسهای خبری سنتی شده است. همهی آنچه برای روابط عمومی نیاز دارید، زیر انگشتان دستتان به صورت رایگان قرار دارد!
اصول تولید محتوای باکیفیت
محتوای جذاب یکی از سه دلیلی است که مردم برندها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند (منبع: Content+). پس، از اهمیت و ضرورت تولید محتوای باکیفیت هرگز نمیتوان غافل شد. برای تولید محتوای باکیفیت باید به اصولی توجه کنید که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
1. مزیت ایجاد کنید.
محتوای شما باید ارزش واقعی داشته باشد؛ این محتوا میتواند شامل اطلاعات مفید، مطالب آموزشیِ کاربردی یا حتی سرگرمی باشد. محتوای شما باید از نکاتی برخوردار باشد که توجه خواننده و در نهایت کسبوکارش را جلب کند. مقالات آموزشیِ کاربردی با عنوانهایی که با «چطور» آغاز میشوند، به طور ویژه در جلب مشتری کارکرد بالایی دارند.
چرا؟ برای اینکه مردم پیوسته به دنبال اطلاعات جدید هستند و در نتیجه، مقالاتی که به طور شایسته بتوانند نیازهای اطلاعاتی آنها را تأمین کنند، بسیار ارزشمند هستند. این مقالات نه تنها واکنشِ خوبی از سوی مردم برمیانگیزند، بلکه به کسبوکارها نیز کمک میکنند تا اعتبار کسب کنند. اگر بتوانید پاسخهایی شایسته برای پرسشهای شخصیتهای خریدار خود فراهم کنید، احتمال اینکه در آینده باز هم برای دریافت اطلاعات به نزد شما بازگردند، بالا خواهد رفت.
هر چه بیشتر بتوانید به مردم راهنمایی کنید یا مطالبی آموزنده و سودمند به آنها ارائه دهید، آنها تصویر بهتری از برند شما خواهند داشت و با اشتیاقی بیشتر، به تبلیغِ دهان به دهان برای برند شما خواهند پرداخت!
2. سرعت عمل داشته باشید.
سرعت از آن رو، عاملی نیرومند است که مردم را وادار به اقدام و واکنش میکند. شما باید با محتوای خود، سرعت عمل را در افراد برانگیزانید.
تمام تلاشتان را به کار ببندید تا محتوایی بیافرینید که مخاطب را وادار به اقدام و واکنش کند. بکوشید اطلاعات مناسب و تازهای به دست آورید که در عین حال که حساس به زمان است، از ارزش بالایی نیز برخوردار باشد. بنابراین، اگر فرصتی با محدودهی زمانی سراغ دارید، هر چه سریعتر آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید.
3. برای محتوای خود منبع ذکر کنید.
حقیقت این است که مردم شیفتهی حقایق هستند. ممکن است شما مطالب زیادی از خود داشته باشید، اما بهتر است برای گفتههای خود منابعی هم ذکر کنید.
بهرهگیری از دادههای گوناگون به عنوان منابع مطالبتان، راهی مؤثر و آسان برای افزودن به حجم محتوا و دست به دست شدن آن است. این منابع میتواند آمار و ارقام باشد و یا نمودار. از آنها در تولید محتوا بهره بگیرید تا مردم نیز شما را جدی بگیرند. با این کار فرایند خوانش را هم ساده میکنید.
4. کنجکاوی مخاطب را ارضا کنید.
مخاطب شما در پی اطلاعاتی است که زندگی را برایش آسانتر و خوشایندتر کند و راهکارهایی را برای مشکلاتش فراهم کند. از این کنجکاوی بهره بگیرید. عناوینی برگزینید که مردم بهسادگی از کنارش نمیگذرند. این بدین معناست که واقعا از بیرون به قضایا نگاه کنید.
علاوه بر رفع مشکلات خواننده، باید بکوشید تا راهی برای حفظ جذابیت محتوا پیدا کنید. پاسخگویی به پرسشی که دربارهاش اطلاعات دارید آسان است؛ اما ارائهی اطلاعات به شکلی تازه و خلاقانه اثربخشتر است.
5. احساسات را برانگیزید.
درحالیکه نباید تمام محتوای خود را صرف احساسات و عواطف کنید، باید بدانید اطلاعاتی که احساسات را بر میانگیزند، میتوانند بسیار مؤثر باشند.
هنگامی که سخن از فرایند خرید به میان میآید، احساس، انگیزهبخشِ اصلی است. با این حال، مهم است که از احساسات چنان بهرهگیری شود که مردم حس نکنند از عواطف آنها سوءاستفاده شده است. بنابراین محتوایی بیافرینید که عواطف را برانگیزد و در عین حال، با رویکردی منطقی و خردگرایانه برای شما اعتبار و اعتماد به همراه آورد.احساسات و عواطف، شما را یاری میکنند تا محتوایی نیرومند بیافرینید و احتمال اشتراکگذاری محتوا را از سوی مخاطبان خود افزایش دهید؛ چرا که مخاطب به طور طبیعی مشتاق است دیگران را در عواطف خود سهیم کند. بهرهبرداری از عواطف بدین معنا نیست که همواره بکوشید اشک در چشمان خوانندگانتان حلقه بزند یا احساس ترس و نگرانی کنند؛ بلکه برای هریک از عواطف و احساسات، محتوایی جداگانه بیافرینید.
آنها میدانند که شوخطبعی میتواند حاوی کارکردهای زیر باشد:
- جلب توجه کند.
- واکنشی هیجانی و عاطفی را برانگیزد و افزون بر خوشحالی مخاطب، باعث برقراری ارتباط میان او و برند شما شود.
- نشان دهد که شما نیز یکی از آنها هستید و به عنوان عضوی از جامعه، همان دغدغهها را دارید.
- در ذهنها میماند و به اشتراک گذاشته میشود و اگر از ترفند شوخطبعی در همهی صفحات شبکههای اجتماعی خود بهره بگیرید، شمار فالورهایی که جذب میکنید، افزایش خواهد یافت.
- نمونهی زیر نشان میدهد که شرکت هواپیمایی ویرجینیا ایرلاینز چگونه برای تبریک عید به مخاطبان خود از شوخطبعی بهره گرفته است. یکی از کارمندان این شرکت، به جای چراغقوه از پاهای بوقلمون برای هدایت هواپیما در باند فرودگاه استفاده کرده است.
سه نکتهی زیر، به شما کمک میکند تا با تولید محتوایی هوشمند، سرنخها را به فروش تبدیل کنید:
1. مخاطب خود را شناسایی کنید.
چه کسانی به احتمال زیاد به مشتریان شما تبدیل خواهند شد؟ هدف این است که محتوایی تولید کنید که مردم مایلاند دریافت کنند؛ محتوایی که به هیچ وجه رویکرد بازاریابی مستقیم نداشته باشد.
با طرح چنین پرسشهایی کار را آغاز کنید:
مشتریان ایدهآل من چه نقشی در محل کار دارند؟
علاقهمندیها و چالشهای آنها چیست؟
آنها بیشتر وقت آنلاین خود را کجا میگذرانند؟
ترکیب جمعیتی آنها چگونه است؟
با پاسخگویی به این پرسشها، میتوانید اطلاعاتی در مورد مشتریانِ بالقوهی خود کسب کنید؛ اطلاعاتی که شیوهی تولید محتوا را برای آنها تسهیل میکند. جستوجوی پاسخهایی هوشمندانه برای این پرسشها، هدفگیری شما را برای شخصیسازی محتوا و نزدیکتر ساختن شخصیتها به تصمیم خرید، بهبود میبخشد.
2. نقاط درد مخاطبان را شناسایی کنید.
تیم فروش یا مدیران حسابهای مشتریان، بهتر از هر کس دیگری از چند و چون کمبودها و نقاط درد مشتریان شما آگاهاند. شاید زمان آن رسیده که با آنها خصوصی دیدار کنید و در این مورد اندکی از آنها بیاموزید. برای اینکه سرنخها را به طور کارآمد به مجرای فروش سوق دهید، باید زبان آنها را بدانید. محصول یا خدمت شما چه چیزی دارد که آنها را جذب میکند؟ کدام مشکل آنها رفع میکند؟
دلیل اهمیت شناسایی نقطهی درد برای موفقیت بازاریابی شما این است که میتواند مشتریان عادی را از مشتریان صحیح متمایز کند. باید مطمئن باشید که مشتریانِ هدف شما مشتریانی هستند که کسبوکار شما میتواند راهکاری مناسب به آنها ارائه کند.
چرا این مسئله اینقدر مهم است؟ خُب روشن است؛ چون مشتریان راضی مسلما هرگز به اعتبار کسبوکارها آسیب نمیزنند و تأمین رضایت آنها همواره باید اولویت نخست شما و کسبوکارتان باشد.
3. راهکار ارائه کنید.
شما باید محتوایی تولید کنید که وقتی حضور ندارید سخنگوی شما باشد؛ منابعی متمایز که آنقدر قوی هستند که پرسشهای مخاطبان را به سرعت و سهولت پاسخ میگویند. شما باید از محتوای خود برای ترسیم تصویری از راهکارهای راهبردی بهره بگیرید؛ راهکارهایی هوشمندانه که مخاطبان برای کاهش نقاط درد خود به آن نیاز دارند.
شما به عنوان یک ارائهدهندهی راهکار با فراهم آوردن محتوایی صحیح و راهگشا قادر خواهید بود رابطهای ارزشمند با مشتریانِ بالقوه برقرار کنید. اینگونه نه تنها میتوانید خود را از سایر رقبا متمایز کنید، بلکه خواهید توانست تا در محبوبترین جایگاه ممکن قرار بگیرید.
با بهرهمندی از بینشی که برای هدایت محتوای آتی به دست آوردهاید، در خواهید یافت که زمان و نیرویی که برای تولید محتوا صرف میکنید، سرانجام به سود شما تمام خواهد شد. اما همواره توجه داشته باشید که تولیدکنندگان محتوا باید حتما از رویکردهایی که هدفشان صرفا تبلیغ ارزشهای محصول یا خدمات است، بپرهیزند. بنابراین، بیشتر به آموزش بیندیشید نه فروش.
هرچه بیشتر به مخاطب خود راهنمایی و کمک کنید، احتمال اینکه در آینده به وبسایت شما بازگردد و در نهایت به مشتری تبدیل شود بیشتر خواهد بود.
3 راه برای کشف ایدههای محتوایی
یک بوم سفید نقاشی حتی حرفهایترین نقاش را هم مضطرب میکند. گاهی نمیدانید دربارهی چه چیزی بنویسید. خوشبختانه چندین راه وجود دارد که بیآنکه بر خلاقیت خود تکیه کنید، میتوانید ایدههایی را شناسایی کنید.
1. تحقیق کلمهی کلیدی مناسب
تحقیق کلمهی کلیدی برای شناسایی ایدههای محتوایی عالی است؛ اما انتخاب کلمات کلیدی با رتبهی بالا، شما را به جایی نخواهد رساند حتی اگر آنها را بهخوبی در متن محتوا بگنجانید. باید بدانید که بر سر اینگونه کلمات کلیدی، رقابتی تنگاتنگ وجود دارد که وقت شما را هدر میدهد، مگر اینکه شرکتی مانند اپل یا نایکی باشید. در عوض، آنچه باید هدف بگیرید، انتخاب عبارات کلیدی طولانی است. اینگونه عبارات کلیدی، از سه یا چهار کلمه تشکیل شده و کاملا به کسبوکار تخصصی شما مرتبط هستند.
ابزار کلمات کلیدی گوگل به شما کمک میکنند تا با جستوجوی یک کلمهی کلیدی، علایق جالبی را کشف کنید. برای نمونه، میتوانید با بهرهگیری از ابزار کلمهی کلیدی، واژگانی را بیابید که عموما برای یافتن محتوای سایت شما جستوجو میشوند.
اگر وبلاگی در مورد کنسول بازیهای ویدیویی دارید، کلمات کلیدی مانند PS4 یا XBOX ONE را آنجا پیدا میکنید. اما شاید تعجب کنید وقتی ببینید کلمات کلیدی دیگری نیز مانند «اپلیکیشنهای آیفون برای دویدن» هم ممکن است مکررا برای یافتن محتوای شما به کار روند. این بدین معناست که باید محتوایی تولید کنید که مناسب این کلمات کلیدیِ تازهکشفشده باشند! اما در هر حال، شما باید این کلمات را با برند خود هماهنگ نگه دارید. پس، چشماندازی برای خود برگزینید و همراه با آن حرکت کنید.
2. فروش و حمایت از مشتری
اعضای تیم فروش که به طور مرتب با مشتریانِ بالقوه و مشتریان کنونی شما در ارتباط هستند، منبعی عالی برای ایدههای وبلاگ به شمار میروند. هفتهای یکبار، تیم خود را جمع کنید و از آنها بپرسید:
مطلب یا پرسش جدیدی در کامنتها وجود دارد یا نه؟
سرنخهای فروش و مشتریان با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
آیا کسی میخواهد یا میتواند نقد یا مطالعهی موردی مثبتی ارائه کند؟
از سوی دیگر، با ایجاد یک صفحه گستردهی دیجیتالی میتوانید از اعضای تیمتان بخواهید که پرسشها یا ایدههای محتوایی خود را در آن مطرح کنند. این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما وقتی به فرهنگسازی محتوایی در شرکت خود ادامه دهید، درمییابید که کارمندان فروش و پشتیبانی شما میتوانند مطالب خوبی برای وبلاگ شما تدارک ببینند.
3. بررسیدادههای تاریخی
کسانی که از گوگل آنالیتیکس کمک میگیرند، قادر خواهند بود تا دادههای تاریخی محتوای خود را بهسرعت و سهولت به دست آورند و بهدقت بررسی کنند که چه موضوعات محتوایی، از همه موفقتر بودهاند. برای نمونه، چنین دادههایی میتوانند کمککننده باشند:
- زمان ماندن در صفحه
- کامنتها
- شمار بازدیدها از صفحات
- نرخ پرش یا Bounce rate
- این مقیاسها تصویری روشن از نحوهی عملکرد یک پست وبلاگی خاص یا یک موضوع کلی ارائه میکنند.
هرچند وقت یکبار باید وبلاگنویسی کنید
پاسخ این پرسش خیلی کوتاه است؛ تا جایی که میتوانید وبلاگ بنویسید. فرقی هم نمیکند که هفتهای سهبار مینویسید یا دو بار در روز. در کل، هرچه بیشتر بنویسید، نتایج مثبت را سریعتر خواهید دید.
آیا باید تولید محتوا را برونسپاری کرد و به آژانسهای تولید محتوا سپرد؟
برونسپاری تولید محتوا در واقع مشابه برونسپاری بازاریابی است. اگرچه این موضوع هم ممکن است مزایایی برای شما به همراه داشته باشد ولی ایدهآل آنست که از فریلنسرها و آژانسهای تولید محتوا مشورت بگیرید ولی کار بازاریابی محتوا را خودتان انجام دهید. در مطلب آموزش بهینه سازی سایت توضیح دادهایم که چرا نباید کار سئو برونسپاری شود. به همان دلایل کار بازاریابی محتوا هم نباید برونسپاری شود چرا که بازاریابی محتوا و سئو دو مفهومی هستند که به هم گره خوردهاند. اما گاهاً در مواردی پیش میآید که برونسپاری بخشی از فرآیند بازاریابی محتوایی میتواند مفید واقع شود که در این صورت حتماً مطلب سفارش تولید محتوا را بخوانید.
چند مثال از تولید محتوا
پس از مطالعهی درسهای تعریف محتوا و نیز هدف از تولید محتوا، نباید در مصداقیابی برای محتوا مشکل چندانی داشته باشید.
در عین حال موارد زیر، نمونههایی از محتواهای قابل استفاده در بازاریابی محتوا (بر اساس تعریفهای بالا) محسوب میشوند:
- کتاب یا کتابچهای که توضیحاتی دربارهی یک محصول ارائه میکند.
- مصاحبهای که توضیحاتی دربارهی یک کتاب ارائه میکند و به نقد آن کتاب میپردازد (در اینجا کتاب، محصول است و مصاحبه یا مقاله، محتوایی برای بازاریابی کتاب)
- فیلم ویدئویی یکی از جلسات یک دورهی آموزشی چند جلسهای که به صورت رایگان یا با قیمت مشخص، به دیگران عرضه میشود (در بازاریابی محتوا، تعهد نداریم که محتوای مورد استفاده برای بازاریابی را رایگان عرضه کنیم. قیمت، یک انتخاب است).
- یک فیلم یا کتاب به تبلیغ یک بحث اخلاقی یا مذهبی میپردازد (بازاریابی محتوا میتواند برای عرضه و تبلیغ ایدهها هم بهکار گرفته شود)
- پادکست هایی که یک مشاور خانواده تولید میکند تا مخاطبان بیشتری، نام او را بشنوند و با او به عنوان یک متخصص آشنا شوند.
علت رونق گرفتن بحث بازاریابی محتوا چیست؟
ما از یک سو اصرار میکنیم که بازاریابی محتوایی قرنها قدمت دارد. از سوی دیگر، تأکید میکنیم که دههی اخیر، دوران شکوفاییِ بینظیرِ بازاریابی محتوا است. پس منطقی است اگر بپرسیم، علت اینکه بعد از چند قرن، ناگهان طی چند سال شاهد این رشد سریع هستیم، چیست؟
به سادگی میتوان فهرست بلندبالایی از علتهای رواج یافتن بحث بازاریابی محتوا ارائه کرد.
در اینجا صرفاً تعدادی از این علتها را با هم مرور میکنیم.
چرا محتوا پادشاه است!
در بازاریابی دیجیتال، از محتوا به عنوان ابزاری قدرتمند جهت برقراری ارتباط با مشتریان احتمالی استفاده میشود. محتوا وجههای متفاوت یک برند را تفکیک کرده و ارزش آن را به طرق مختلف در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
محتوای باکیفیت بالا و مشارکتی میتواند منجر به ایجاد جستجو و ترافیک رسانههای اجتماعی شود و مخاطبان را متقاعد سازد تا آن را در قالب نمایههای رسانههای اجتماعی متفاوت و دیگر کانالها به اشتراک بگذارند.
برندها از محتوا جهت ارتقای ارزش فعلی و آتی محصول یا خدمتشان استفاده میکنند، بنابراین آنها برای برقراری ارتباطات منسجم به محتوا نیاز دارند. با در اختیار داشتن محتوای ارزشمند، میتوانند مشتریان احتمالی بیشتری را به سوی خود جذب کنند و اعتبار برندشان را افزایش دهند. بااینحال، هدف تولید محتوای باکیفیت، صرفاً به دستیابی به مشتریان جدید محدود نمیشود، بلکه افزایش ارزش طول عمر مشتریان فعلی و نگهداری آنها را نیز در بردارد.
بازاریابی محتوا چیست؟
بازاریابی محتوا، بخشی از استراتژی بازاریابی و توسعه کسبوکار شما است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و یکپارچه تمرکز دارد و هدف کلی آن، جذب مخاطبین جدید و حفظ مخاطبان قبلی است. جذب مخاطب در این استراتژی، با ارائه محتوای ارزشمند انجام میشود.
برای داشتن یک بازاریابی محتوای موفق، به برنامهریزی دقیق نیاز خواهید داشت. هنگام ایجاد محتوا، باید نکات کلیدی زیر را در نظر داشته باشید:
- محتوا را برای چه کسی ایجاد میکنید؟
- محتوا چه سودی برای مخاطب دارد و کدام مشکل او را قرار است حل کند؟
- محتوای مورد نظر چگونه منحصربهفرد خواهد شد؟
- محتوا در چه فرمتی تولید میشود؟
- محتوا در کجا توزیع میشود؟
- چگونه ایجاد و انتشار محتواها را برنامهریزی و مدیریت میکنید؟
- به طور کلی، مراحل زیر باید برای داشتن یک استراتژی بازاریابی محتوا انجام شود.
تفاوت بازاریابی محتوا و تبلیغات
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که تفاوت بازاریابی محتوا با تبلیغات در چیست؟ بازاریابی محتوا از جهات مختلف از تبلیغات متمایز است. در بازاریابی محتوا، محتوا در رسانههای تحت مالکیت کسبوکارها پخش میشوند، اما درصورتی که محتوای مربوطه در رسانههای دیگر پخش شوند، تبلیغات نام میگیرند. همچنین، استراتژی بازاریابی محتوا، برخلاف تبلیغات که تهاجمی است، بیشتر جذبکننده است و باعث مزاحمت و ناراحتی مخاطبین نمیشود. علاوه بر این، تبلیغات بسیار پرهزینه است، در صورتی که بازاریابی محتوا هزینه چندانی ندارد.
چگونه بازاریابی محتوا را به درستی انجام دهیم؟
بازاریابی محتوا، یکی روش های تبلیغات اینترنتی و افزایش رتبه سایت در گوگل می باشد. بازاریابی محتوا برروی تولید و منتشر کردن محتوا باارزش، منسجم و متناسب با کاربران سایت می باشد. در واقع اگر بخواهیم یک تعریف جامع تر و بهتری از بازاریابی محتوا ارائه دهیم، می توانیم بگوییم که بازاریابی محتوا یعنی تولید و به اشتراک گذاری رایگان مطالب باارزش که متناسب با کاربران هدف سایت است به منظور تبدیل کاربران به مشتریان واقعی می باشد تا باعث فروش محصول و خدمات و بهینه سازی سایت در گوگل گردد.
اولین مرحله در بازاریابی محتوا چیست؟
به طور کلی اولین مرحله در هر سیستم بازاریابی، شناخت کاربران است. در بازاریابی محتوا هم به همین صورت است. شما اول باید بدانید که برای چه افرادی قصد نوشتن دارید. کاربران شما به دنبال چه چیزی در خصوص محصول و خدمات شما می گردند. بعد از شناخت کاربر، سپس باید به سراغ شبکه های بگردید که مخاطبان اصلی سایت شما در آنجا فعالیت بیشتری دارند. نوشتن محتوا متناسب در این شبکه ها هم خیلی مهم است و تفاوت ها بسیار مهمی با تولید بلاگ در سایت اصلی دارند. پس درک و شناخت انواع کاربران، نیاز و روش های تبلیغاتی، اولین مرحله قبل از شروع به کار می باشد.
مزایای بازاریابی محتوا چیست؟
امروزه گوگل بیشتر از هر چیزی به تولید محتوای ناب توجه خاصی دارد. محتوای کپی علاوه براینکه می تواند جریمه گوگل را به همراه داشته باشد، وجهه سایت شما را پیش کاربران خراب خواهد کرد.
کاربران وقتی اسم محصول یا عبارت جدید به گوششان می خورد، سریعا آن را جستجو کرده و سایتی که توانسته باشد محتوای مناسب با عبارت مورد جستجو را منطبق بر اصول سئو تولید کند، در صفحه اول گوگل نشان داده می شود. همانطور که بیان کردیم، اگر مطلب شما از نظر کیفیت تولید مناسب باشد، کاربران آن را در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک می گذارند و این مساله می تواند باعث افزایش رتبه وب سایت گردد و به طور کلی بهترین و ارزانترین راه برای برندسازی اینترنتی می باشد.